www.dokhtarane aseman@loxblog.com ترویج حجاب
| ||||||||||
|
دخترم: عمر، حقیقت یکبار مصرف است، ساعتها و لحظههای آن همچون ابربهاری سریع میگذرد و حتی یک لحظة آن نیز برنمیگردد. با گذشت لحظات دورة حساس جوانی، قدرت و صلابت بدنی، طراوت و زیبایی جوانی، سلامت و لذایذ طبیعی به تدریج از دست میرود و کمکم آدمی به حاشیه زندگی کشیده و سرانجام به خاموشی میگراید و زیرخاک پنهان شده و کارهایی که انجام داده به او عرضه میشود. پس قبل از آن که از قافله تکامل عقب بمانیم و آه ندامت و حسرت ما را فراگیرد و صدای اجل مرگ، در گوشمان طنین افکند، برای آیندهای درخشان و آخرتی آباد تلاش کنیم تا از این حقیقتی که حضرت امامعلی(ع) به آن هشدار دادند مصون باشیم: اگر آنچه را که مردگانتان مشاهده کردهاند شما میدیدید وحشت میکردید و سخنان حق را میشنیدید و اطاعت میکردید، اما آنچه آنها دیدهاند از شما مستور است و به زودی پردهها کنار میرود و شما نیز مشاهده خواهید کرد.درود بر زنان محجبه و عفیفه که در اثر شناخت گوهر وجود خویش، در برابر حکم الهی تسلیم شدند و با حجاب و پوشش اسلامی و رفتارهای عفیفانة خود، درس محبت و عطوفت و عفت و وقار و انسانیت به جامعه میآموزند نه درس شهوت و رذیلت؛ اینها به حق احیاگران انسانیتاند که مشمول آیه: (و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا) میشوند واحیاگری آنها به منزله احیا و زنده کردن جامعه بشری است، لذا از عظمت و منزلت والایی نزد پروردگار عالم و اهل حق برخورداند.
خواهرم! اراده و مشیت و ربوبیت الهی براین است که انسانها را با آن عظمت استعدادی و وجودیشان، در پرتو دستورهای حیاتبخش و کمال آفرین خود پرورش داده و به قلههای رفیع کمال و انسانیت برساند. رعایت نکردن حجاب و پوشش مناسب و خودآرایی و معطرنمودن خویش در برابر نامحرمان با عطرهای محرک، علاوه بر دهن کجی و بیاعتنایی به قرآن، توهین به مقام شامخ ربوبی الهی و برخلاف اراده و مشیت و خواست اوست، زیرا باعث فساد در زمین و عدم تحقق اراده او نسبت به بسیاری از افراد جامعه، بالاخص نسل جوان و نوجوان در رسیدن به انسانیت و هدف والای زندگی میشود، و این امر خشم و غضب الهی را بر میانگیزاند. در حالی که فساد در شان بانوانی مسلمانی نیست که به سبب داشتن روح شریف و پذیرش دین روانپرور اسلام، در موقعیت افراشته و باشکوه قرار گرفته است، چرا که خداوند تبارک و تعالی فساد در جامعه و مفسدین را دوست ندارد: (والله لا یحب الفساد) و (الله لایحب المفسدیم). آنچه در شان والای شما میباشد حجاب کامل و رفتارهای عفیفانه است که مهمترین عامل اصلاح خویش، نسل و جامعه است و خداوند اصلاحگران و نیکوکاران را دوست میدارد: (ان الله یحب المحسنین) بنابراین اگر به خود نیایید، روزی میآید که گرفتار عکسالعمل رفتارهای ناشایسته خود شده و به بطلان کردار خویش پی میبرید ولی چه بسا دیر شده باشد و هیچ ثمرهای جز حسرت و اندوه فراوانی در پی نداشته و با دست تهی از کارهای خیر و کولهباری از گناه باید آماده سفر آخرت شوید. حقیقت پوشش اسلامی اظهار فروتنی در برابر دستور الهی، حاکی از ایمان و دینداری و جلوهای از عفت و فضیلت است.
فلسفه و راز حجاب زن در نماز یکی از شرایط صحت نماز بانوان رعایت پوشش و حجاب مناسب است. خدایی که به همه چیز انسان حتی نیات و درون او بینا و آگاه است، چه نیازی است که زن در برابر او کاملاً پوشیده و محجبه باشد؟ آیا میتوان کفت خداوند به زنان نامحرم است اما بیگانگان و مردان جامعه به آنان محرمند، این سوالی است که تاکنون بیپاسخ مانده و هنوز بانوان مسلمانی که مدهای بدحجابی و خودنمایی را نشانه رشد و شخصیت خود میپندارند، نتوانستهاند یک جواب منطقی و به دور از خودفریبی برای آن بیابند که بتوانند کیفیت پوشش و نمایش خود را با آن توجیه و تصحیح نمایند! از مقدمهای که بیان شد روشن میشود که پوشش و حجاب عفیفانة زن در نماز نیز فلسفه و راز حکیمانه و حیایت و سرنوشتساز ادارد، که با اندکی تامل روشن میشود. همانگونه که هر عبادتی از جمله نماز، تعلیم و تمرین است برای انسان که در همه حال به یاد خداوند سبحان و بازگشت به سوی او در آخرت و تزکیه و تربیت خود برای یک زندگی ابدی باشد، حجاب زن درنماز نیز آموزش، تمرین و تذکر پوشش عفیفانة اوست که در غیرنماز هم باید همان پوشش در حال نماز باشد، یعنی همان پوشش مناسب و مقدار حجاب او درنماز، باید درغیرنماز در برابر نامحرم هم رعایت شود، زیرا نماز آموزشگاه مهمترین معارف و نیازهای حیاتی انسان و پرورشگاه ایمان و تقوا و اخلاق انسانی و الهی از جمله عفاف و حجاب است، لذا نماز مظهور حقیقت و سیمای ملکوتی دین اسلام میباشد. نماز مرآت و آیینه دین الهی است. خداوند حکیم تمام معارف و قوانین مهم و ریشهای و مسائلی که حیات معنوی و اخلاقی و سعادت دنیوی و اخروی انسان و جامعه را تامین میکند، به طور اجمال و کلی در تماز مقرر فرموده است. بنابراین حکمت و سر این که لباس نازک و بدننما یا پوشیده نبودن بعضی از اندام زن حتی یک تارموی او در نماز، در صورتی که آگاهانه و عمدی باشد، حرام و باطلکننده نماز است، این است که بیبندوباری و بدحجابی و نپوشاندن بعضی از اندام یا مو از سوی زن دراجتماع و مجالس نامحرمان همچون زمان جاهلیت، حرام میباشد که به تدریح مهر باطل به زن میزند و اساساً از آن جا که نماز شناسنامة دین و مظهر اسلام است، لذا همانگونه که نمازی که حجاب صحیح در آن رعایت نشود، مورد قبول خداوندمتعال نخواهد بود، زنانی که حجاب صحیح اسلامی را در جامعه رعایت نمیکنند، نیز دینشان مورد قبول و رضایت الهی نخواهند بود. نتیجه این که لزوم پوشش و حجاب کامل زن در نماز بیانگر حقانیت حجاب عفیفانه و وجوب رعایت آن در برابر نامحرمان میباشد. بنابراین واقعیت حجاب عفیفانة زن شعار حقطلبی و حقیقتخواهی است همچنان که فریادی است علیه جاهلیت و خودآرایی و خودنمایی جاهلی. لذا بانوان مسلمانی که حجاب اسلامی را رعایت نمیکنند، یا باید قائل شوند که حجاب در نماز واجب نیست و بدون آن نماز بخوانند و یا خداوند سبحان را نامحرم و مردان را محرم خود بدانند! پاسخ آنان در این باره بستگی به میزان معرفت و دیانت و حقیقتجویی آنها دارد؛ اگر واقعاً طالب حقیقت باشند، با روشن شدن حقانیت حجاب، باید توبة نصوح کرده و گوهر خود را در صدف ارزشمند حجاب و عفاف حفظ نمایند، در غیراینصورت نمازشان مقبول درگاه خداوند نخواهد بود، چون نشانه قبولی نماز در فرهنگ وحی آن است که انسان را از گناهان و رذیلتها باز دارد. در روایتی نبیگرامی اسلام(ص) میفرمایند: من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم یزد من الله الا بعداً؛ کسی که نمازش او را از زشتیها و گناهان باز ندارد، بهرهای از نماز- جز دوری از خداوند نبرده است. البته چنین نمازی از جهت فقهی در صورت وجود شرایط، صحیح است و تکلیف را از انسان ساقط میکند، اما نمازی نیست که او را به خداوند سبحان نزدیک کندو از سایر برکاتش نیز بهرهمند گردد؛ همانگونه که معیار سنجش قبولی و عدم قبولی اعمال دیگر انسان نیز پذیرفته شدن نماز یا عدم پذیرش آن است؛ امام باقر(ع) فرمودند: ان اول مایحاسب به العبد الصلاه فان قبلت قبل ماسواها؛ اول چیزی که در قیامت از انسان حسابرسی میشود، نماز است پس اگر قبول شود بقیة اعمال نیک هم مقبول خواهد شد. چرا که اهتمام به نماز با آن ویژگیهایش نشانة اهتمام به سایر اعمال که از جهت عظمت و فضیلت در رتبةبعد از نماز قرار گرفتهاند میباشد. ضمن این که نماز و تکرار آن در شبانه روز، روح اخلاص که پایه قبولی عمل است- را در انسان زنده میکند و همین امر موجب میشود که سایر اعمال با خلوص و قصد و تقرب انجام شود. بنابراین اگر زنان مسلمان، نماز را با توجه به اسرارش، به ویژه سر حجاب در آن، به پا میداشتند شاهد عفتورزی بیشتر و رعایت حجاب اسلامی از سوی آنان بودمی و آنها هرگز به خود اجازه نمیدادند آن رفتارهای ذلیلانه را مرتکب شوند.
خواهرم: آیا آرایش صورت واندام و نمایش و خودنمایی در برابر نامحرمان با حقیقت و راز شستن صورت و دستها در وضو سازگار است؟ آیا کسی که واقعاً وضو بگیرد و دهان و چشمهای خود را با آب وضو از گناهان تطهیر و پاک نماید، باز هم به سخنان باطل و حرام و کلام غیرعفیفانه و صحبت نامشروع با نامحرمان و چشمچرانی میپردازد؟ آیا کسی که با مسح پاها، در حقیقت به خدای خویش عرض میکند که هر گناهی با این پا کردن و با آن به مجلس گناه یا نز د دوست نامحرم رفتم، آن را پاک کرده وتوبه مینمایم وتوفیق عطا فرما که کوشش من در اعمالی باشد که مورد رضایت تو باشد، باز به طرف گناه میرود و عملی انجام میدهد که موجب خشم الهی گردد؟ آیا خودنمایی و بدحجابی- که نشانة هواپرستی است- با گفتن (ایاک نعبد)؛ خدایا تنها تو را میپرستم، منافات ندارد؟ آیا طلب هدایت از خداوند در نماز با فاصله گرفتن از لباس عفاف و حیا-پوشش و حجاب دینی- که انحراف و فاجعه بزرگ بوده و از روشهای انحرافی دنیای مادی غرب و غربزدگان است، رفتاری دوگانه و تناقضآمیز نیست؟ آیا از یک سو از خداوند بخواهیم که ما را در مسیر اسوههای آسمانی و الگوهای عالی انسانی هدایت نموده و سنت و سیرة معنوی، اخلاقی و عملی آنها را سرمشق زندگی ما قرار دهد، و از سوی دیگر، در پوشش و رفتار خود از الگوهای کاذب و ساختگی و گمراه کننده تبعیت و پیروی کنیم؛ چگونه این دو قابل جمع است؟ و آیا منجیان بزرخ و شفیعان قیامت که همة ما امید شفاعت آنها را داریم، آن اسوههای راستین هستند یا این الگوهای دروغین؟ این است دلیل و نشانههای حق بودن حجاب عفیفانه اسلامی، اما غیر آن به فرموده خدای سبحان چیزی جز ضلالت نیست: (فماذا بعد الحق الا الضلال). حال خود دانید، حسم یا سوء انتخاب شما دراین زمینه روشنگر شخصیت فکری و اخلاقی و ایمانی و میزان رشد عقلی و روحی شما میباشد. اکنون زمان آن فرا رسیده که جامعة زنان عظمت و شرافت خود را دریافند و حرمت خدای خویش را پاس دارند و به عزت حق تعالی سرافرازی جویند و به قدرت و قوت او توانمند شوند و به جمال و جلال بیانتهای او محبوبیت و شکوه پیدا کنند، تا هر روزشان بهتر از دیروز و آخرتشان برتر از دنیایشان باشد؛ این همان راز فرزانگی در این عالم، و رستگاری در آن سراست.
خداوندا! معرفت خود و آیین سعادت بخش خویش را به ما ارزانی فرما و لذت و حلاوت مناجاتت را به ما بچشان و ما را از نمازگزاران راستین و احیاکنندگان ارزشهای دین خود مقرر بفرما و قلب مبارک ولی عصر، حضرت حجه بنالحسن العسکری(عج) را از ما راضی و خشنود بگردان، و این نوشتار را که از توفیقات و فضل و رحمت واسعة تو سرچشمه گرفته-قبول بفرما.
بهترین و بدترین زنان رسول خدا(ص) فرمودند: «خیرنسائکم الولود الودود الموسیه المواتیه اذا اتقین الله، و شر نسائکم المتبرجات المتخیللات و هن المنافقات لایدخل الجنه منهن الا مثل الغربا الاعصم». یعنی بهترین زنان شما، زنانی هستند که بچهآور، مهربان، غمخوار شوهر و مطیع او. این گروه بهترین زنان هستند، به شرط این که تقوا داشته باشند. و بدترین زنان، زنانی هستند که برای اشخاصی غیر از شوهر خود آرایش میکنند و در برابر شوهر متکبر و خودخواه هستند. این گروه از زنان منافق هستند حتی به اندازة کلاغی که خط سفید به گردن دارد، به بهشت نمیروند. (کنایه از اینکه این گروه به زودی به بهشت راه نمییابند) زن دیندار و باتقوا و شایسته، زنی است که برای شوهرش آرایش کند و در برابر او متواضع و خدمتگزار و در برابر مردنامحرم پوشیده و باوقار باشد، و از هرگونه حرکات زننده و پوشیدن لباسهای تحریکآمیز خودداری کند.
در مقابل، زنی که برای شوهرش آرایش نمیکند و خودخواه و متکبر است و در برابر نامحرمان زینت و عشوهگری مینماید و خود را متواضع نشان میدهد، این زن دورو مانند منافقین است. زیرا در ظاهر دوست و در حقیقت دشمن میباشد. از این نوع زنان بسیار کم به بهشت میروند، مگر آنکه توبه از ته دل کنند.
موضوعات مرتبط: برچسبها: «اللهم انی اسئلک الهدی والتقی والعفاف والغنی والعمل بما تحب وترضی»
درود بر زنان محجبه و عفيفه كه در اثر شناخت گوهر وجود خويش در برابر حكم الهي تسليم شدند و با حجاب و پوشش اسلامي و رفتار هاي عفيفانه خود درس محبت و عطوفت و عفت و وقار و انسانيت به جامعه مي اموزند. اينها به حق احيا گران انسانيت اند كه مشمول آيه ( ومن احيا ها فكانما احيا الناس جميعا ) ميشوند و احيا گري آنها به منزله احيا وزنده كردن جامعه بشري است ، لذا از عظمت و منزلت نزد پروردگار عالم و اهل حق برخوردارند
دعایی که •**•.امام زمان (عج) •**•.در حق زنان ما فرمودند: «وَ عَلي النِّساءِ بِالحياءِ و الْعِفَّةِ» خدايا به زنان ما حيا و عفت عنايت فرما. آمین موضوعات مرتبط: برچسبها: بر باد رفته *********************** ای شنیــدم که شبی بر سر مد دختــری بـــا پـــدرش بود به جنگ پـدر از روی نصیحـت مـیگفت کـــه مـکـن پیـــروی از راه فرنــگ مــرو از خــانـه بـرون بـیچادر بــرتــن خویـش مــکن دامــن تنگ ای بسا گـرگ که در جامه میش بهـــر صیــد تــو نـــوازد آهنـــگ نکننــد ایــن دغــلان از دغلی بهــر اغفـــال تــو یـک لحظه درنگ دختــر از روی تعــرض گفتش آنچــه تــو گویـی بـود جمله جفنگ بـا خــاموش دگـر یــاوه مــگو کــه تــو پیـــری و بــری از فرهنگ مــدتی شــد سپری زن جریان تا که یک شب پسری گوش به زنگ بــا سخنـهای زیبنـدة عشــق بــا بیــانــات دل انگیــز و قشنـگ همچو آهو به سخن رامش کرد از ره حیلــه چـــو روبـــاه زرنـــگ گــوهر عفـت او را زد و بــرد کـــرد دامـــان وی آلــوده بـه ننگ همچنانی که به خود میبالیـد زیرلـــب زمـــزمــه کـرد این آهنگ صید با پای خود افتاد بـه دام مــرغ با میــل خــود افتـاد به چنگ
در خیابان چهره آرایش مکن از جوانان سلب آسایش مکن زلف خود از روسری بیرون مریز در مسیر چشم ها افسون مریز یاد کن از آتش روز معاد طره ی گیسو مده بر دست باد خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاشتر گویم عروسک نیستی!!!!!! خواهر من این لباس تنگ چیست ؟؟؟ پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟؟؟؟؟ پوشش زهرا مگر اینگونه بود؟؟؟؟؟؟!!!!!! خواهرم ، ای دختر ایران زمین یک نظر عکس شهیدان راببین
شیعیان مدیون خون کیستند؟؟؟؟ زنده از رقص جنون کیستند؟؟؟؟؟؟؟ ای مسلمانان ، فرهنگ عاشورا چه شد؟؟؟؟؟؟؟ پرچم خون رنگ عاشورا چه شد ؟؟؟؟؟؟؟؟ کیست تا اسلام رایاری کند ؟ حکم را روی زمین جاری کند؟؟؟؟؟؟؟؟
شعر : " مرحوم آقاسی " موضوعات مرتبط: برچسبها: ![]() آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است ؟ با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبههی افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار میدهند آشکار میگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار میکند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزلهی سنگ بنای دیگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهندهی رفتارهای اوست. موضوعات مرتبط: برچسبها:
تو از اقليم عشق در موسم نيلوفران آمدى و در آن روز تمام پيچكها و نيلوفرها به پيشوازت آمدند، آن روز خانه خديجهعليها السلام مملو از عطر ياس بود، روزى كه تو آمدى، بهار همه اشتياقش را به سبزى نگاهت هديه نمود. روزى كه تو آمدى، دريا خروش موجهايش را به مرواريد چشمانتبخشيد. روزى كه تو آمدى، زيباترين لايحه عشق «كوثر» تفسير شد.
يا زهراعليها السلام! تو از قبيله با سخاوتى، تو به رنگ نيلوفران و به رنگ صدفهاى بهشتى، تو به رنگ لبخند شببو و ميخكهايى و زمزمه نام تو ترانه بازگشت پرستوهاى مهاجر است. نام تو زمزمه رود است و راز شكفتن اطلسىهاست; نام تو سرمشق خط خداست.
فاطمه جانعليها السلام! تو را سرزمينهاى داغدار مىشناسند. تو را نخلستانهاى سوخته مىشناسند. تو را شبهاى مدينه مىشناسند. تو را مناجاتها و نيايشهاى شبانه مىشناسند. آسمان شب به قنوت دستهاى تو به هنگام دعا آگاه است. تو دعا مىكردى و مهتاب آمين مىگفت.
يا زهراعليها السلام روزى كه تو رفتى ابرها بىقرار شدند و رودها مصمم و معتقدتر از هميشه به انتظار آمدن فرزندت، آيههاى نيايش را زمزمه مىكنند. روزى كه تو رفتى، باران به ضيافت چشمهاى على آمد و آسمان چشمان علىعليه السلام پربارانترين ناحيه مدينه بود. روزى كه تو رفتى، همه ابرهاى عالم گره در گره ميل گريستن داشتند.
زهرا جان! روزى كه تو آمدى، بهار به كوچههاى مدينه سرزد، اما روزى كه تو رفتى، مدينه به حال ابرىترين روزهاى پاييز در آمد و سايههاى شهر مدينه كنار ديوار به غريبى و عزلت نشستند. زهراعليها السلام جان! روزى كه تو آمدى، تمامى پروانههاى عالم زائر حريم چشمانت گشتند، اما روزى كه تو رفتى، همه دلهاى سوخته زائر ضريح گمشدهات شدند. روزى كه تو رفتى، كوهى از تنهايى و غريبى بر دوش علىعليه السلام قرار گرفت. و علىعليه السلام بعد از رفتن تو همرازى صبورتر از چاه نيافت و خورشيد بىقرار شرق و غرب شد.
يا زهراعليها السلام! تو مفهوم «لولاك لما خلقت الافلاك» هستى. روزى كه بر روى شانههاى غربت تشييع مىشدى، دستهاى ما سعادت را بدرقه كردند. هنوز هم فدك غوغا مىكند و اين صنم سالهاستبه غريبى ايستاده است. هنوز هم عطر تسبيح ياس نافله سجادههاى ماست. هنوز هم ردپاى اشكهاى تو بر روى ريگهاى قبرستان احد سنگينى مىكند. هنوز هم بقيع، مزرعه غم و كشتزار اندوه است و خاكريز تربت تو بيستون قله عشق است. هر چند تربت تو غريب و پنهان است.
زهرا جان! قسم به شبهاى تبدار و سحرهاى با نشاط كه بقيع تو، برهان غربتحق است. چادر خاكى تو، صحيفهاى از تاريخ انسانيت است. وجود تو، راز آفرينش زن است. اى اذان و مناجات محض، اى بهشت پنهان و اى دومين كعبه سرپوشيده، هنوز هم خاطره نذر اقاقيا براى شفا گرفتن تو، نيايش باران است... .
"زهرا جان! اى نورى كه هرگز خاموش نمىشوى، بر ما بتاب كه بدون تو گلهاى سعادت از شكفتن مىهراسند. بر ما بتاب كه هنوز هم به بويى از باغستانهاى جمالتخرسنديم. " موضوعات مرتبط: برچسبها:
چهل حدیث درباره پوشش زن و مرد
1- - امام على عليه السّلام فرموده اند : پوشيده و محفوظ داشتن زن مايه آسايش بيشتر و دوام زيبايى اوست . غرر الحكم(5820) 2- امام صادق علیه السلام مي فرمايند: حجاب زن براي طراوت و زيبایي اش مفيدتر مي باشد. ( المستدرک، ج5) 3- امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار میدهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند 4- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کردرسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند 5- رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد، و بستگان او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند. 6- در يك روز باراني حضرت علي(عليهالسلام) با پيامبر(صلياللهعليهوآله) در بقيع بودند كه زني سوار بر الاغ از آنجا عبور ميكرد. ناگهان پاي الاغ در چالهاي فرو رفت و زن از بالاي آن به زير افتاد. رسول خدا به سرعت روي خود را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند اين زن شلوار به تن دارد. حضرت سه بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت كند. سپس فرمودند: اي مردم! شلوار را به عنوان پوشش برگزينيد؛ چرا كه از پوشانندهترين لباسهاي شماست. و بهوسيلهي آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت كنيد. (البته بايد توجه داشت كه پيامبر، شلوار را به عنوان مكمل پوشش مطرح كردند، نه جايگزين پوشش!) 7- پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را كه شبیه زن میشوند و زنانی را كه خود را شبیه مرد قرارمیدهند ، نفرین كرده است. 8- رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه، هرگز داخل بهشت نمیشوند :1- زنی که خود را درلباس وحرکات وامور دیگر شبیه مرد سازد و... ادامه مطالب را در ادامه مطلب بخوانید... موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب عفت" در لغت حاصل شدن حالتي براي نفس و جان آدمي است كه به وسيله آن از غلبه و تسلط شهوت جلوگيري ميشود و اصلش بسنده كردن در گرفتن چيز اندك است و طلب عفت و پاكدامني و بازايستادن از حرام، استعفاف نام دارد. عفت در اصطلاح اخلاق، يعني قوۀ شهوت در خوردن و آميزش جنسي، مطيع عقل باشد و از چيزي كه عقل و [شرع] نهي كرده، اجتناب نمايد و اين حد اعتدال در شرع، ستوده شده است.
وقتي ميگوئيم شهوت، فقط شهوت جنسي مراد نيست بلكه مفهوم عام آن مراد است؛ مثل شهوت مال، جاه، خوردن، تكلم كردن و...، عفت در همۀ اينها كنترل كننده است عفت از مهمترين فضايل انساني محسوب ميشود، برخي براي معرفي آن از، ضدش هتّاكي (پرده دري) استفاده ميكنند به همين علت در بسياري از موارد عفت را در مورد پرهيزكاري در خصوص، مسايل جنسي استعمال كردهاند،در حقيقت عفت حد اعتدال شرّه و خمودي است.
"شرّه" فرو رفتن انسان در شهوات و "خمود" يعني بي حركتي در جهت لذات مشروع است كه بدن به آنها به طور طبيعي و از سر ضرورت بدني، احتياج دارد. پاكدامن كسي است كه اعمالش مطابق شريعت، عقل و جوانمردي باشد.
شرم، پرهيز، شكيبايي، بخشندگي، قناعت، نرم خويي، نظم، پند پذيري، خوش رفتاري و وقار در نتيجۀ عفت ورزي بوجود ميآيند
در مورد شكم هم حد وسط مطلوب است و نبايد برخي از رواياتي كه در
مدح و فضيلت افراط در گرسنگي آمده ما را به اشتباه اندازد، حضرت رسول (ص) ميفرمايد:
«طوبي لِمَنْ ظَمِيءَ اَوْ جاعَ للهِ»
«خوشا به حال كسي كه براي خدا تشنگي يا گرسنگي كشد »
شارع مقدس بايد در مقابل طبع سركش، چنين سخن گويد و اين از اسرار و حكمت شريعت است كه هر وقت طبع انسان جانب افراط چيزي را طلب كند، شرع مبالغه و افراط در منع از آن ميكند تا فرد به حال اعتدال برگردد.
بنابراين افراط در گرسنگي ممدوح نيست، چون غرض از خلقت انسان، بندگي كردن است و آن موقوف است به قوت و نشاط طبع، شكي نيست كه گرسنگي بسيار، قوت را زايل ميكند و نشاط را از بين ميبرد، پس مراد، اندك خوردن است به حدي كه آدمي، سنگيني غذا را نفهمم.
كلام و قلم نيز از حد وسط عفت، بي نصيب نيستند و از جمله واجبات اخلاقي عفت كلام و قلم است، نه يكي را كه حقش نيست بسيار بالا برد و نه بالعكس.
عفت در قرآن:
در چند آيه به مسئله عفت پرداخته شده است، از جمله:
«وَلْيَسْتَعْفِف الّذينَ لا يَجِدونَ بكاحاً حَتّي يُغنيَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ...»
«و كساني كه امكاني براي ازدواج، نمييابند، بايد پاكدامني پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بي نياز گرداند »
غريزه جنسي از نيرومندترين و سركشترين غرائز انسان است كه به تنهايي با ديگر غرائز برابري ميكند، انحراف آن نيمي از دين و ايمان انسان را به خطر خواهد انداخت به همين جهت در اين آيه و همچنين در روايات متعددي مسلمانان تشويق به همكاري در امر ازدواج و هر گونه كمك ممكن به اين امر شده است از جمله اينكه پيامبر اسلام (ص) ميفرمايد:
«مَنْ زَوَّجَ اَخاهُ المُؤمِنَ اِمرَأةً يَأنَسُ بِها وَتَشُدُّ عَضُدَهُ وَيَسْتَريحُ اِلَيْها زَوّجَهُ اللهُ... »
«هر كه برادر مؤمن خود را زن دهد تا آن زن همدم و مايه پشت گرمي و آسايش او باشد خداوند او را از حورالعين بهشت زن دهد...»
در مورد فرزندان مسئوليت سنگيني بر عهدۀ پدران وجود دارد و پدراني كه در اين مسأله حياتي، بي تفاوت هستند در نگاه برخي انديشمندان مسلمان شريك جرم انحراف فرزندان شمرده شدهاند.
برخي از مفسران، قدرت نداشتن بر ازدواج را، عاجز بودن از نفقه و مهريه ميدانند.
«لِلْفُقَراءِ الّذينَ اُحْصِروا في سَبيلِ اللهِ لايستطيعونَ ضَرباً فِي الاَرْضِ يَحسَبُهُمُ الْجاهِلُ اغنياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لايُسْئَلونَ النّاسَ اِلحافاً...»
«(انفاق شما، مخصوصاً بايد) براي نيازمنداني باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند، (و توجه به آيين خدا، آنها را از وطنهاي خويش آواره ساخته، و شركت در ميدان جهاد، به آنها اجازه نميدهد تا براي تأمين زندگي، دست به كسب و تجارتي بزنند) نميتوانند مسافرتي كنند (و سرمايهاي بدست آورند) و از شدت خويشتن داري، افراد ناآگاه، آنها را بينياز ميپندارند امّا آنها را از چهرههايشان ميشناسي و هرگز با اصرار چيزي از مردم نميخواهند...»
راه پيشگيري از بي عفتي:
پاك بودن محيط، تربيت خانوادگي، علم و آگاهي بر پيامدهاي رذايل اخلاقي، حجاب و ترك خودآرايي در انظار عموم، عدم اختلاط زن و مرد و... اشباع صحيح اميال و خواستهاي جنسي و برنامه ريزي دقيق براي زندگي و مجال نداشتن براي كشيده شدن به آلودگيهاي شهواني.
موضوعات مرتبط: برچسبها:
تعریف حیا موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
حیا صفت مقدسى است که حافظ دین و نگهبان شخصیت آدمى است و هرگز از دین جدا شدنى نیست .
موضوعات مرتبط: برچسبها: برخی از مخالفان حجاب و به خصوص اجباری بودن آن، واجب نبودن حجاب بر کنیز را گواهی بر این نکته میگیرند که هدف از فرمان حجاب رعایت امنیت جنسی جامعه نبوده، چرا که کنیزان نیز، حتی گاهی بیش از زنان آزاد عرب، دارای جذابیت جنسی بودند. گروه دیگری از مخالفان حجاب که به کارکرد جنسیتی آن معتقدند، ادعا میکنند که «حجاب زنان را تبدیل به یک شئ»و بلکه یک «شی جنسی» میکند. آنان در بهترین حالت حجاب را یک پارادوکس میدانند که «حتی اگر هدف از حجاب حفاظت از زنان تعریف شده باشد، قانون شرعی شیعیان به نام متعه همان حفاظت را براحتی از سر راه بر میدارد... چرا که ازدواجی ۱۰ دقیقهای با فاحشگی هیچ تفاوتی ندارد.» و در بدترین حالت حجاب را ابزاری برای سرکوب زنان میدانند از دید آنان
به گفته مخالفان حجاب: از دیدگاه فلسفهٔ حجاب، زن سرچشمهٔ تهییج شهوتهای جنسی مردان است چراکه اسلام تمام یا اکثر بدن زن را عورت میداند، و لذا باید پوشیده شود. مخالفین حجاب اذعان میدارند که حجاب حتی در برخی مواقع میتواند باعث افزایش تنشهای جنسی شود چنانکه در سینمای هند از حجاب بعنوان نوعی وسیله برای تهییج جنس مخالف استفاده میشود. انواع حجاب در جوامع امروزدر قرون گذشته، در جامعه عرب از روبنده(=نقاب) استفاده میشدهاست و در جامعه ایرانی از چادر و چارقد استفاده میشدهاست. طبق یکی از نظرات، استفاده از چادر در میان ایرانیان به دوران پیش از اسلام و به زمان اشکانیان و پس از آن ساسانیان باز میگردد. موضوعات مرتبط: برچسبها:
انچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند! توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است: درست مثل این است که طبیبی – یه به هر حال ادمی – دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که << جوش نزن >> و << زخم نشو >> . و بعد هم بگوید که به طور مثال << زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ; جوش صورت فلان قدر بد است ! این اگر چه درست است – اصولا چه تاثیری دارد؟چه می خواهد بشنود و چه نتیجه ای می خواهد بگیرد؟ به جای این صحبت ها باید فهمید چه عواملی باعث شده که این جوشها در زندگی روحی این بچه و این نسل به وجود امده ; ان ریشه ها را باید یافت. تجربه نشان می دهد که به عنوان اینکه دین فلان چیز را می گوید ، نمی شود حجاب را بر زن تحمیل کرد ، و عبادت را بر پسر تحمیل کرد ، مگر اینکه یک اگاهی انسانی پیدا کند و اینها نماینده یک طرز فکر باشد. ایا در عوام ما پوشش اسلامی به عنوان یک طرز تفکر خاص است؟ نه ، طرز تفکر خاص نیست ، بلکه به عنوان یک تیپ خاص است ، که در ان مومن دارد ، فاسق دارد ، بداندیش دارد ، خوش اندیش دارد ، خلاصه همه جور ادمی دارد! البته حجاب غیر از چادر است . چادر فرم است. اصل قضیه این دختری که الان می خواهد پوشش را انتخاب کند ، انگیزه اش چیست؟ معمولا انگیزه این است که << مادرم همینطور بوده ،خاله ام همین طور بوده ، محیطمان همین طور است. >>این یک لباس سنتی است ; نشانه عقب مانده در حال مرگ است.جلویش را هم نمی توان گرفت ; بخواهی ده سال دیگر ادامه بدهی ، بعد از سال یازدهم تمام می شود.رشد و تکاملش به سمت ریختن این حجاب است ، یعنی تکامل جامعه به سمت ترک ان سمبل های سنتی املی. بنابراین شما طرز فکر بچه ها را عوض کنید ، انها خودشان پوشش را انتخاب خواهند کرد; شما نمی توانید مدلش را بدوزید و تنش کنید!او خودش انتخاب می کند.شما رابطه عاشقانه بین او و این عالم بر قرار کنید ; او خودش به نماز می ایستد.هی به زور بیدارش نکنید!
موضوعات مرتبط: برچسبها: حجاب؛ خاموش کننده عطش غرایز بعضی می گویند حجاب مایه عقب افتادگی است و مربوط به دوران های گذشته و انسان های بدوی می باشد، بعضی دیگر برای معلوم شدن میزان اعتبار پذیرش حجاب می گویند بهتر است آن را به رفراندوم بگذاریم. کلمه «حجاب» در زبان عربى، هم به معنای پوشیدن است و هم به معنی پرده و حجاب و بیشتر به معنای دوم به کار می رود. شاید بتوان گفت که بر حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن هنگام پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است، به کار می رود.
پوشش در ایران پدیده نوظهوری نیست. لباس ایرانیان باستان یکی از نشانه های عظمت و شکوه تمدن آن ها بوده است و به گفته مورخان زنان در ایران نیز جامه هایی بس باشکوه داشتند. درگذر سالیان دراز و پس از ظهور اسلام، ایرانیان دین اسلام را از جان و دل پذیرفتند و به دستورات آن گردن نهادند و پس از سایه گستر شدن دین اسلام بر زندگی ایرانیان، هر چیز معنای دیگری یافت و پوشش نیز همانند دیگر جنبه های زندگی آنان متاثر از دستورات اسلامی شد. احکام اسلامی که همانند شیره ای گوارا در کام ایرانیان ریخته شده بود، با ظهور و سقوط حکومت های خودکامه در کشور و استبداد حاکمان زورگو، نه تنها ذوب نشد بلکه در صدر فهرست زندگی ایرانیان جاخوش کرد. به این ترتیب زنان باتکیه بر ارزش های وام گرفته از شریعت و به پشتوانه ارزش های اسلامی بر حضور خود در اجتماع اصرار ورزیدند. تقاضای آنان و نیاز جامعه به وجود زنان در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی راه توسعه اسلامی و انسانی ایران را هموارتر کرد و روز به روز آثار مثبت حضور آنان در جامعه بیشتر هویدا شد.زنان ایرانی که نجابت، قداست، پاکدامنی و حجاب را از نیاکان خود به نیکی وام گرفته اند، در سال های حضور خود در جامعه با پشت سر گذاشتن بسیاری از محدودیت ها و تنگناها توانستند به مرزهای دست نیافتنی برسند و دوشادوش مردان در توسعه و پیشرفت ایران آباد و آزاد بکوشند.
با این پشتوانه اسلامی- ایرانی گمان می رفت که مسائل زنان در بسیاری از حوزه های اجتماعی و فرهنگی حل شده باشد. اما به اذعان بسیاری از کارشناسان هنوز مسئله پوشش، یکی از مسائل بزرگ جامعه ما محسوب می شود و بدحجابی معضلی است که نه فقط جامعه زنان بلکه کل جامعه و حتی جامعه مردان را نیز به خود مشغول کرده است و آسیب های ناشی از پوشش نامناسب، گریبانگیر این قشر از جامعه نیز شده است. در این باره با دکتر شکوفه گل خو رئیس پژوهشکده زنان به گفت وگو پرداختیم. وی درباره پوشش گفت: در دوران امپراتوری عظیم روم و ایران پوشش وجود داشته است و طبق آثاری که هم اکنون در موزه های مختلف از جمله موزه سوریه وجود دارد، مشاهده می شود که زنان خاندان سلطنتی حریری را به عنوان پوشش روی سر قرار می داده اند که تشخص و اعتباری خاص به آن ها می بخشیده است. آن ها به دلیل حرمتی که داشته اند پوشش متفاوتی از مردان به کار می بردند. هم چنین در ادیان مختلف پوشش مردان و زنان متفاوت بوده است. به این ترتیب مشخص می شود پوشش برای حرمت گذاردن به زن و قداست بخشیدن به او ریشه در تاریخ دارد و مختص دین اسلام نیست. البته حد و مرز پوشش برای زن نخستین بار در اسلام ارائه شد و در آیه های 30 و 31 سوره نور دقیقا این موضوع مشخص شده است.
********************************************** مردان به دلیل فیزیولوژی بدن از نگاه بیشتر تحریک می شوند و به همین دلیل زنان باید بیشتر خود را بپوشانند و از آن طرف به مردان توصیه می شود مراقب نگاه خود باشند. ********************************** نکته ظریف این جاست که اسلام با قراردادن حدومرز پوشش زن، در واقع اجازه ورود او را به جامعه صادر کرده است. قرآن همواره خطاب به جامعه مسلمانان از کلمه «مومنین» و «مومنات» استفاده می کند که این نشان می دهد که زن پابه پای مرد در جامعه حضور دارد اما با توجه به حدومرزی که برای او تعیین شده است. از سوی دیگر روح تمام دستورات دینی، یکی است و همگی براساس فطرت انسان ارائه شده است. طبق این تعریف پوشش فقط برای اعتلای شخصیت زن و مرد ارائه شده است. هم چنان که به مردان هم توصیه شده است که چطور لباس بپوشند یا نگاه خود را فرو ببندند. قوانین اسلامی جز برای سلامت روانی و اجتماعی مردم وضع نشده است.دکتر گل خو درباره علت تفاوت پوشش مردان و زنان گفت: ************************************ این تفاوت منبعث از ساختار فیزیولوژیک زن و مرد است. از آن جا که فیزیولوژیک زن و مرد با هم متفاوت است پوشش آن ها هم متفاوت است. شما نمی توانید برای دوجنس متفاوت یک نسخه بدهید. ********************************** . مردان به دلیل فیزیولوژی بدن از نگاه بیشتر تحریک می شوند و به همین دلیل زنان باید بیشتر خود را بپوشانند و از آن طرف به مردان توصیه می شود مراقب نگاه خود باشند. این تفاوت نشان می دهد ساختار جسمی آن ها تا چه حد متفاوت است و رفتارها و پوشش آن ها هم در اجتماع باید از این امر تبعیت کند. در واقع این دستورات ضامن سلامت اجتماعی است. به گفته وی اصل فلسفه پوشش بر این مبنا قرار می گیرد و مسائلی نظیر مد اسلامی و رنگ پوشش و غیره فرع قضیه است. اگر اصل این نظریه و صورت منطقی به جوانان تفهیم شود، بسیاری از مسائل حل می شود
******************************************. نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می شود.
********************************************
اصول منطقی پوشش در صورت جاافتادن در جامعه نیاز به مداخله و مباحثه و غیره ندارد و درست مثل این است که بخواهیم درباره «بد بودن دزدی» سمینار بگذاریم! در تمام جوامع، حد و حدود حقوق اجتماعی دیگران قابل تعرض نیست و در جامعه اسلامی نیز یک خانم با پوشش نامناسب، آرامش روحی و روانی برادران دینی خود را بر هم می زند و این تعرض به حقوق اجتماعی آن هاست. در همین حال برخی خانم ها ادعا می کنند حقوق اجتماعی آن ها نادیده گرفته می شود، درحالی که این حقوق اجتماعی آقایان است که توسط خانم های بدپوشش مورد تعرض قرار می گیرد. به گفته وی خانمی که با هر پوششی در جامعه حاضر می شود فقط به خودش فکر می کند و جوان دیگری را دچار تضاد روحی، روانی می کند و آرامش فکری و روحی او را برهم می زند.همان طور که وقتی در یک کتابخانه آرامش حاکم بر محیط را برهم می زند و دیگران برای خود حق اعتراض قائل می شوند، در صحنه اجتماع نیز باید نسبت به برهم زنندگان آرامش روانی و فکری جامعه که زنان بدپوشش هستند، اعتراض صورت بگیرد.
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر میشود. اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل دارد. روایات زیادی درباره خطرناک بودن «نگاه»، «خلوت با نا محرم» و «غریزه جنسی» در روابط زن و مرد، تدابیری مانند احکام نگاه کردن، پوشش و حرمت نکاح اندیشیده است.
علاوه بر این بیحجابی و روابط آزاد جنسى، موجب فرسایش و کاهش نیروی کل اجتماع است. حجاب اسلامی نیروی مرد و زن را هدایت و بیمه میکند و هر کدام در امور مربوط به خود نهایت بازدهی را خواهند داشت، بدون این که این همه هزینه و نیرو و وقت از دو طرف ضایع شود. اسلام با اصل بیرون رفتن زن از خانه و تحصیل و فعالیت اجتماعى، سیاسی و اقتصادی زن مخالف نیست، حتی بر مواردی همچون علمآموزی زنان سفارش میکند، اما همه این امور باید در چارچوب دستورات و معیارهای اسلامی باشد.
اینجاست که در صورت تعارض بین برخی فعالیت ها در بیرون منزل با اغراض و تکالیف دینی مثل همسردارى، تربیت کودکان و آلوده نکردن محیط و ترک گناه در هر شکلى، باید بر رعایت احکام و اهداف الهی پافشاری کرد. متأسفانه در بسیاری از موارد حضور افراطی و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره، کارخانه و جامعه، تبعات سوئی را به دنبال داشته و دارد. آنچه مانع تحرک جامعه و فعالیت های سازنده در ابعاد مختلف اجتماعی میشود، ستر زنان نیست، بلکه مانع حقیقى، پوشش نامناسب، اندام نیمه عریان، آرایش کردن، جلب جنس مخالف، گفتوگو و خندیدن و اختلاط در محیط کار، درس و بازار است. پوستر حجاب خواهرم: از بیحجابی است اگر عمر گل کم است. نهفته باش و همیشه گل باش .(شهید حمید رضا نظام) حجاب از دیدگاه روانشناسی رنگ ها بیائید برای استقبال از تنها معصوم باقیمانده عالم خود را آماده کنیم. خواهرم!سرخی خونم را نزد سیاهی چادرت به امانت میگذارم.پس امانت دار خوبی باش حجاب یعنی نه گفتن به همه نامحرمان و ظاهر بینان حجاب یعنی نه گفتن به همه نامحرمان و ظاهر بینان ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
![]() این عکس را باید یکی از اسناد منحصربه فرد در پرونده تاریخی و پرفراز و نشیب مبارزات فرزندان انقلاب اسلامی و مجاهدان فعال در دفاع مقدس با پدیده مفاسد اجتماعی به شمار آورد.
تصویر زیر مربوط به امضای طومار توسط رزمندگان اسلام علیه «لاابالی گری و بی حجابی در پشت جبهه ها» می باشد. از شواهد عکس بر می آید که متعلق به بچه های لشکر حضرت رسول باشد. مخاطب طومار مشخص نیست اما طبیعتاً باید فرمانده «کمیته های انقلاب اسلامی» باشد که در آن سال ها وظیفه مبارزه با منکرات را بر عهده داشت. زمان ثبت عکس نیز بین سال 1364 تا 1365 می باشد. این تصویر را باید یکی از اسناد منحصربه فرد در پرونده تاریخی و پرفراز و نشیب مبارزات فرزندان انقلاب اسلامی با پدیده مفاسد اجتماعی به شمار آورد. پرونده ای که هنوز هم یکی از چالش های جدی باورمندان به انقلاب اسلامی با دولت هایی است که می آیند و می روند. ابعاد عکس آن مقدار هست که بتوان بیشتر متن طومار را خواند . آن چه از متن طومار قابل رویت می باشد به این قرار است: «...پس از عرض سلام و تشکر از آن جناب در رابطه با زحمات و تلاش های فراوانی که در جهت انقلاب برای سرکوبی منافقین و مبارزه با منکرات کشیده اید، اخیراً اخبار بسیار ناگواری در رابطه با شیوع لاابالی گری و بی حجابی در سطح شهر تهران به جبهه ها می رسد و رزمندگان که شهر و دیار خود و خانواده های خویش را در امان خدا و در پناه حکومت [غیر قابل رویت] رها نموده اند نگران می سازد. جای تأسف دارد [ غیرقابل رویت] گذشت چند سال از پیروزی انقلاب خونبار اسلامی ، عده ای آلت دست بیگانه به اشاعه علنی فحشا مشغولند. حزب الله مظلومانه مجبور به سکوت گردیده است. عزیزانی [ غیرقابل رویت] فرزندان ، همسران ، پدران و برادران شان در جبهه ها مشغول [ غیرقابل رویت] چگونه در مقابل تجاوز آشکار به حقوق خویش سکوت کنند و رزمندگانی که نوامیس خویش را به جمهوری اسلامی سپرده و به میادین نبرد رهسپار شده اند ، چگونه با فراغت بال از پشت جبهه ها [ غیرقابل رویت] مشغول شوند؟
ما رزمندگان اعزامی از استان تهران ضمن اعلام این که به حسب فرمان امام هرگز جبهه ها را ترک نخواهیم کرد و با تمام[ غیرقابل رویت] که به حزب الله در این رابطه وا داشته شود ، استخوان در گلو و خار در چشم مردانه در مصاف کفار و کفرپیشگان خواهیم جنگید تا خدا فتح و نصرت نهایی خود را آشکار سازد ، از جنابعالی تقاضا داریم که هر چه سریعتر به این امر رسیدگی نموده و ضمن ارشاد افراد فریب خورده ، با عوامل بیگانه قاطعانه برخورد کنید و اخطار رزمندگان اسلام را به ایشان ابلاغ فرمایید و در این رابطه اگر صلاح می دانید [ غیرقابل رویت] ...» ![]() من چادرم را دوست دارم ******************************** توصیه چارلی چاپلین به دخترش در مورد عفت
توصیه چارلی چاپلین به دخترش در مورد عفت زنان ترکیه حجاب را به دانشگاه ترجیح می دهند.
زنان ترکیه حجاب را به دانشگاه ترجیح می دهند. موضوعات مرتبط: برچسبها:
چکیده حجاب نه تنها تحت تاثیر فرهنگ جامعه است که معروف شخصیت تک و افراد جامعه نیز است اما میدان شخصیت افراد و فرهنگ عمومی جامعه نیز ارتباطی قوی وجود دارد . در جامعه ای که ارزش های والای معنوی و انسانی بی اعتبار باشد و عالم درون انسان حیثیت و معنای مستقل از نمایشگاهها و جلوه های بیرونی نداشته باشد قهرا شخصیت انسان به کلی بر پایه ی توجهه دیگران و اظهار نظر آنان درباره وی شکل می گیرد و پیداست افراد در چنین جامعه ای سعی می کنند با هروسیله و از جمله لباسی که به تن می کند برای خود نوعی تشخص و تعینی ایجاد کنند. آن عقده های چرکینی که از درون انسان بهشکل و نوع لباس سرباز می کند متعدد و بسیار است یکی همین میل به انگشت نما شدن و مشخص گشتن است دیگری تفاخر و اعلام میزان مال ثروت است میل به خود نمایی حسادت و رقابت با دیگران در لباس ظاهر می کنند. مقدمه ریشه ی بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد. فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنان که باید راهنمایی نشده است و از این نظر فوق العاده نیازمند است .اگر مشکلی در راهنمایی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او ور وبرو شدن با منطق او و زبان خودش است و در اینوقت است که هر کسی احساس می کند این نسل بر خلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد لجوج نیست ، آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد. مساله حجاب این است که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده این مساله و سایر مسایل مربوط به زن وسیله ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از ÷ایگاه علیه دین مقدس اسلام جارو جنجال تبلیغاتی راه بیندازند. علت پیدا شدن حجاب علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست؟ چطور شد که در میان همه یا بعضی ملل باستانی پدید آمد؟اسلام که دینی است که در همه ی دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تایید و یا تاسیس کرد؟مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان پیدا شدن حجاب ذکر کنند ، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند ، چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می گیرد. در باب پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است، و غالبا این علتها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است ما مجموع آنها را ذکر می کنیم . نظریاتی که به دست آورده ایم بعضی فلسفی ، و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی نو بعضی روانی است که ذیلا ذکر می شود: 1- میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی) 2- عدم امنیت و عدالت اجتماعی ( ریشه اجتماعی) 3- پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و اسنثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی) 4- حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی) 5- عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد ، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است(ریشه روانی ) علل نامبرده یا به هیچ وجه تاثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضا در پدید آمدن بعضی از سیستم های غیر اسلامی تاثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است. همانطور که ملاحظه می شود مخالفان حجاب گاهی آن را زاییده ی یک طرز تفکر فلسفی خاص درباره ی جهان و لذات جهان معرفی می کنند و گاهی ریشه ی سیاسی و اجتماعی برای آن ذکر می کنند و گاهی آمرا معلول علل اقتصادی می دانند و گاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را پدید آمدن آن دخالت می دهند . فلسفه و پوشش اسلامی به نظر ما ند چیز است ، بعضی از آنها جنبه ی روانی دارد و بعضی خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه ی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او ، حجاب در اسلام از یک مساله کلی تر و اساسی تر ریشه می گیرد و آن اینست که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر اردواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را به لذت جویی به هم می آمیزد. اسلام می خواهد این دو محیط را کاملا از یکدگر تفکیک کند.
چکیده حجاب نه تنها تحت تاثیر فرهنگ جامعه است که معروف شخصیت تک و افراد جامعه نیز است اما میدان شخصیت افراد و فرهنگ عمومی جامعه نیز ارتباطی قوی وجود دارد . در جامعه ای که ارزش های والای معنوی و انسانی بی اعتبار باشد و عالم درون انسان حیثیت و معنای مستقل از نمایشگاهها و جلوه های بیرونی نداشته باشد قهرا شخصیت انسان به کلی بر پایه ی توجهه دیگران و اظهار نظر آنان درباره وی شکل می گیرد و پیداست افراد در چنین جامعه ای سعی می کنند با هروسیله و از جمله لباسی که به تن می کند برای خود نوعی تشخص و تعینی ایجاد کنند. آن عقده های چرکینی که از درون انسان بهشکل و نوع لباس سرباز می کند متعدد و بسیار است یکی همین میل به انگشت نما شدن و مشخص گشتن است دیگری تفاخر و اعلام میزان مال ثروت است میل به خود نمایی حسادت و رقابت با دیگران در لباس ظاهر می کنند. مقدمه ریشه ی بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد. فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنان که باید راهنمایی نشده است و از این نظر فوق العاده نیازمند است .اگر مشکلی در راهنمایی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او ور وبرو شدن با منطق او و زبان خودش است و در اینوقت است که هر کسی احساس می کند این نسل بر خلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد لجوج نیست ، آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد. مساله حجاب این است که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده این مساله و سایر مسایل مربوط به زن وسیله ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از ÷ایگاه علیه دین مقدس اسلام جارو جنجال تبلیغاتی راه بیندازند. علت پیدا شدن حجاب علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست؟ چطور شد که در میان همه یا بعضی ملل باستانی پدید آمد؟اسلام که دینی است که در همه ی دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تایید و یا تاسیس کرد؟مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان پیدا شدن حجاب ذکر کنند ، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند ، چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می گیرد. در باب پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است، و غالبا این علتها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است ما مجموع آنها را ذکر می کنیم . نظریاتی که به دست آورده ایم بعضی فلسفی ، و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی نو بعضی روانی است که ذیلا ذکر می شود: 1- میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی) 2- عدم امنیت و عدالت اجتماعی ( ریشه اجتماعی) 3- پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و اسنثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی) 4- حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی) 5- عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد ، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است(ریشه روانی ) علل نامبرده یا به هیچ وجه تاثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضا در پدید آمدن بعضی از سیستم های غیر اسلامی تاثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است. همانطور که ملاحظه می شود مخالفان حجاب گاهی آن را زاییده ی یک طرز تفکر فلسفی خاص درباره ی جهان و لذات جهان معرفی می کنند و گاهی ریشه ی سیاسی و اجتماعی برای آن ذکر می کنند و گاهی آمرا معلول علل اقتصادی می دانند و گاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را پدید آمدن آن دخالت می دهند . فلسفه و پوشش اسلامی به نظر ما ند چیز است ، بعضی از آنها جنبه ی روانی دارد و بعضی خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه ی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او ، حجاب در اسلام از یک مساله کلی تر و اساسی تر ریشه می گیرد و آن اینست که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر اردواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را به لذت جویی به هم می آمیزد. اسلام می خواهد این دو محیط را کاملا از یکدگر تفکیک کند. ادامه مطلب.... موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب الله جمیل و یحب الجمال: خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد. زیبا!! زشت!! زیباتر!! آیا براستی کسی معنای واقعی این کلمات را می داند؟! یا بهتر است بگویم این کلمات یعنی چه؟ آیا زیبایی یعنی زشت نبودن؟ و آیا زشت یعنی زیبا نبودن؟ آیا اصلاً زیبایی و زشتی به ظاهر مربوط می شوند؟ آیا اصلا زیبایی یعنی آراسته بودن؟! همانطور که پیداست، هریک از این عبارات دارای معنی خاص برای هر فرد است!! اما همه افراد در اصل زیبا بودن و زیبایی دوستی اشتراک دارند!! اما حد و حدود زیبایی در دید افراد، نسبی است. حال جای سوال دارد که آیا واجب است همه افراد در جامعه، زیبا ظاهر شوند؟! مسلماً فطرت هر فرد به این سوال پاسخ مثبت می دهد. بله. هر فرد باید با یک زیبایی نسبی در جامعه حضور یابد. این زیبایی منحصر به ظاهر افراد نیست!! رفتار یک فرد، طرز تفکر یک فرد در محیط اجتماع، اعمال یک فرد، ... همه و همه باید زیبا باشند تا جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، زیبا باشد. حال بحث را متمرکز به زیبایی ظاهری می کنیم. طبیعتاً گام اول برای زیبایی ظاهری، آراسته بودن است!! آراستگی، نظم و پاکیزگی از شرایط اولیه زیباسازی ظاهر هستند. اما توجه به این نکته ضروری است که برخلاف زیبایی که یک امر نسبی است، آراستگی یا نظم یا پاکیزگی یک امر ثابت و محدود شده می باشند!! برای مثال، کسی که موهای سر خود را شانه نمی کند و در دید عموم ظاهر می شود، از دید همه افراد آراستگی ندارد و نظم ظاهری در او دیده نمی شود. به عبارتی دیگر هیچکس با دیدن چنین وضعی، رای بر منظم بودن ظاهر این فرد نخواهد داد. موضوعات مرتبط: برچسبها: حجاب مصونیت است نه محدودیت ! زن با خودداری و خود نگهداری های ظریفانه خود نه تنها شخصیت خود را حفظ می کند که به مرد هم شخصیت می دهد . متفکر و اندیشمند فرزانه استاد شهید مرتضی مطهری در این زمینه می نویسد : (( مرد ، بسیاری از هنر نمایی ها و شجاعت ها و دلاوری ها و نبوغ ها و شخصیت های خود را مدیون زن و خود داری های ظریفانه زن ، مدیون حیا و عفاف زن می داند . زن همیشه مرد را ساخته و مرد اجتماع را ، آنگاه که حیا و عفاف و خود داری زن از میان برود و زن بخواهد در نقش زن ظاهر شود اول به زن مهر باطله می خورد و بعد مرد مردانگی خود را فراموش می کند و سپس اجتماع منهدم می گردد . ))
اعتراف دانشمندان دانشمندان و جامعه شناسان منصف و باریک بین همه به این حقیقت اعتراف دارند که عظمت و شکوه زن در حیا ، حجاب و خودنگهداری های اوست . ویل دورانت می گوید: (( ... زنان دریافتند که دست و دلبازی مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند. ... مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیا است و بی آنکه بداند حس می کند که این خود داری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد . )) برتراند راسل می گوید: (( از لحاظ هنر مایه تاسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت . ))
خلا عشق امروزه یکی از خلا هایی که در دنیای اروپا و آمریکا وجود دارد خلا عشق است . در کلمات دانشمندان اروپایی این نکته زیاد به چشم می خورد که اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالی است . در جهان امروز هرگز عشق هایی از نوع عشق های شرقی از قبیل عشق های مجنون و لیلی ، و خسرو و شیرین رشد و نمو نمی کند . قطعا درک زن ، این حقیقت را در تمایل او به پوشش بدن خود و حفظ کردن خود به صورت یک راز ، تاثیر فراوان داشته است . موضوعات مرتبط: برچسبها: ای زنان مسلمان ! ارزش شما بالاتر از قرار گرفتن در معرض دیدگان مردان نا محرم است ، چرا خود را سبك می كنید ؟ به هوش باشید و گوهر وجود خویش را برای هر كسی نمایان نكنید و ارزان نفروشید . ای زنان ! ارزش شما بالا تر از ان است كه خود را در مقابل چشم های پلید مردان نا محرم و هوسرانان پست قرار دهید و دوستی و محبت خود را فدای محبت و دوستی نا محرمان بوالهوس و عیاش كنید . سعادت آخرت خود را با خوشی های زود گذر و نا مشروع دنیا عوض نكنید . در اینجا به جاست فرازهایی از فرمایشات امام حسین (ع) نقل می شود كه فرمودند : ای بندگان خدا ! پرهیزگار باشید و از دنیا حذر كنید ؛ زیرا اگر دنیا برای كسی جاوید می ماند و یا كسی در دنیا باقی و ماندنی بود ، پیامبران خدا بیش از همه شایسته و سزاوار بودند ... غیر از آن است كه خداوند دنیا را سرای امتحان و اهل ان را برای فنا و كوچ آفریده است ؟ تازه های دنیا فرسوده می شود و نعمت های آن رو به نابودی می نهد و شادی های دنیا به غم و اندوه تبدیل می گردد ؛ زیرا دنیا گذرا و كوچگاه است . پس توشه برگیرید ، كه تقوا بهترین توشه است . پرهیزگار باشید تا رستگار شوید . ای دختر جوان! روزی شادابی و طراوت جوانی با تو وداع می كند و تو هستی و خدایت و تنها راه جبران كمبود ها و عقده های عاطفی ، روحی و روانی و اجتماعی و كسب عزت ، عظمت و شخصیت انسانی در گرو تقوا ، ایمان ، انجام اعمال و كارهای شایسته و مخالفت با هواهای نفسانی امكان پذیر است . قرآن كریم در این باره می فرماید : همانا گرامی ترین شما در پیشگاه خداوند با تقوا ترین شمایند . و حضرت سیدالشهدا امام حسین (ع) می فرمایند : ای آدمیزاد ! به یاد بیاور هنگامی كه با مرگ دست و پنجه نرم می كنی و در قبر پهلو به زمین می نهی ، در پیشگاه خداوند اعضایت علیه تو گواهی خواهند داد ، روزی را كه قدم ها سخت می لرزد و نفس ها حبس می شود . سرزنش اطرافیان در واقع ملامت و سرزنشی كه اعضای خانواده چون پدر ، مادر ، همسر ، برادر و اعضای فامیل نسبت به یك دختر روا می دارند ، از موثر تریم علل بی حجابی یا بدحجابی است . در اسلام سرزنش كردن نا پسند است اسلام در بعضی مواقع ملامت و سرزنش افراد را به خاطر خطایی كه انجام داده اند ، مردود می داند و معمولا ملامت یعنی سرزنش یك فرد پس از ارتكاب یك عمل ناشایست ، به طوری كه فرد قبل از انجام چنین عملی نسبت به عواقب بد ان كار آگاه شده باشد . موضوعات مرتبط: برچسبها:
ایراد دیگری که بر حجاب گرفته اند این است که موجب سلب حق آزادی که یک حق طبیعی بشری است می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود. می گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا هر مذهبی باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی او واهانت به حیثیت انسانی اوست و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن. عزت و کرامت انسانی و حق آزادی زن، و همچنین حکم مطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد، و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می کند که این امر از میان برود. پاسخ : یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و بین مووظف دانستن او به اینکه وقتی که می خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه ای است بر عهده زن نهاده شده که در معشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشدو یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود. اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی ، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را زندانی کردن یا یا بردگی نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل آزادی فرد نمی توان دانست. در کشور های متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیت هایی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عناون اینکه این عمل بر خلاف حیثیت اجتماع است او را جلب می کند. هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان، و نه ضد آزادی و حیثیت آزادی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار می رود. برعکس، پوشیده بودن زن – در همان حدودی که اسلام نعیین کرده است – موجب کرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد. شرافت زن اقتضاء می کند که هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و با وقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهیج شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زبان دار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد. چه آنکه گاهی اوقات ژست ها سخن می گویند، راه رفتن انسان سخن می گوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری می زند. ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند که به دنبال من بیا،سر به سر من بگذار، متلک بگو، در مقابل من زانو بزن، اظهار عشق و پرستش کن. آیا حیثیت زن ایجاب می کند که اینچنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواس پرت کن نباشد و نگاه های شهوت آلود مردان را به سوی خود جلب نکند، برخلاف حیثیت زن یا بر خلاف حیثیت مرد یا بر خلاف مصالح اجتماع یا بر خلاف اصل آزادی فرد است؟ آری اگر کسی بگوید زن باید د خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادی طبیعی و حیثیت انسانی و حقوق خدادای زن منافات دارد. چنین چیزی در حجاب های غیر اسلام بوده است ولی در اسلام نبوده و نیست. شما اگر از فقه ها بپرسید آیا صرف بیرون رفتن زن از خانه حرام است؟ جواب می دهند نه. اگر بپرسید خرید کردن زن و لو بر اینکه فروشنده مرد باشد حرام است؟ پاسخ می دهند حرام نیست. آیا شرکت کردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است؟ باز هم جواب منفی است چنانکه در مساجد و مجالس مذهبی و پای منبرها شکت می کنند و کسی نگفته است که صرف شرکت کردن زن در جاهایی که مرد هم وجود دارد حرام است. آیا تحصیل زن، فنو هنر آموختن زن و بالاخره تکمیل استعدادهایی که خداوند در وجود او نهاده است حرام است؟ باز جواب منفی است. فقط دو مسئله وجود دارد، یکی اینکه باید پوشیده باشد و بیرون رفتن به صورت خودنمایی و تحریک آمیز نباشد و دیگر اینکه مصلحت خانوادگی ایجاب می کند که خارج شدن زن از خانه توام با رضایت شوهر و مصلحت اندیشی او باشد. البته مرد هم باید در حدود مصالح خانوادگی نظر بدهد نه بیشتر. گاهی ممکن است رفتن زن به خانه اقوام و فامیل خودش هم مصلحت نباشد. فرض می کنیم زن می خواهد به خانه خواهر خود برود و فی المثل خواهرش فرد مفسد و فتنه انگیزی است که زن را علیه مصالح خانوادگی تحریک می کند. تجربه هم نشان می دهد که اینگونه قضایا کم نظیر نیست. گاهی هست که رفتن زن حتی به خانه مادرش نیز برخلاف مصلحت خانوادگی است، همینکه نفس مادر به او برسد تا یک هفته در خانه ناراحتی می کند، بهانه می گیرد، زندگی را تلخ و غیر قابل تحمل میسازد. در چنین مواردی شوهر حق دارد که از این معاشرت های زبانبخش (که زیانش نه تنها متوجه مرد است، متوجه به زن و فرزندان ایشان نیز می باشد) جلوگیری کند. ولی در مسائلی که مربوط به مصالح خانواده نیست دخالت مرد مورد ندارد.
به نظر شما آزادی یعنی این؟>؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ موضوعات مرتبط: برچسبها: زن موجودیست که همچون مرد در نزد خداوند از ارزش والایی برخوردار است. همانگونه که مرد می تواند در جامعه، خلاّق، مبتکر، سازنده و مفید باشد، زن نیز می تواند به عنوان عضوی از جامعه انسانی، مؤثّر و کارآمد باشد.
حجاب یا پوشش برای زن، اهمیّت اجتماعی او را بالا می برد و به او کمک می کند تا بتواند به عنوان یک انسان باوقار و جدّی، در تلاش برای اصلاح و بهبود جامعه گام بردارد. وجود زن برای وحدت زندگی مشترک به گونه ای خلق شده است که باید در پوششی مناسب که به حجاب موسوم است قرار گیرد، در غیر اینصورت نگاههای غرض آلود و ناپاک، از او موجودی که فقط برای آلودگی و فساد مناسب است، می سازد، در حالیکه زن، یکی از موجودات شریف در عالم خلقت است. زن های بسیار زیادی در طول تاریخ توانستند به درجات بالا و والایی از انسانیت و شرف نائل شوند. امروز در جهان غرب یعنی آمریکا و اروپا، زن را موجودی می دانند که برای خوشگذرانی مردها آفریده شده اند. در این کشورها بدون حجاب و بصورت لخت و عریان، در خیابان ها، مهمانیها، مدارس، دانشگاهها و مجامع حاضر می شوند و به این ترتیب مردها را تحریک می کنند. زن عفیف، پاکدامن و پاک، بوسیله حجاب ارزش واقعی خود را می یابد. حجاب، پوشش برای حفظ و نگهداری زن از ناپاکی هاست. زن با شخصیت، از حجاب گریزان نیست، بلکه با کمال میل و آغوش باز حجاب را می پذیرد و به آن افتخار می کند. اگر دقت کرده باشید، جواهر را در پوشش های مهم و محکمی قرار می دهند، تا آلوده نشود. حجاب برای زن مثل پوشش برای گوهر و جواهر است.
فاطمه زهرا (س) پرچم دار عفت و پاکدامنی و حجاب برای زنان عالم است. ای زن به تو از فاطمه (س) اینگونه خطابست ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است در زمانی که شان و ارزش جز
. به دماغ و لباس و ماشین نیست . توی چادر بمان و ثابت کن . ارزش واقعی زن این نیست …!!! .
![]() موضوعات مرتبط: برچسبها: وقتی زن، با حجاب، با وقار و متین گام بر میدارد و بدون ناز و عشوه سخن میگوید در حقیقت با عمل خود پیام میدهد که من گل خوشبویی هستم که تنها به خانوادهام تعلّق دارم. با چادرم که چون خاری است از گل وجودم محافظت میکنم و چشم ناپاکان را کور و آنان را در اهداف شیطانیشان ناامید میگردانم. با چادر و حجابم، غیرت شوهرم، پدر و برادرم را به نمایش میگذارم که پروانهوار به دور گلشان میچرخند و آن را از دید نامحرمان حفظ میکنند.
پوشش من دلی روشن، درونی پاک و ایمانی قوی میدهد. میگوید: من اسیر نفس و مطیع شیطان و دچار کمبودهای دیگر نیستم. از هر بند و اسارتی آزاد گشتهام و در سایة ولایت الهی درآمدهام و همچون مروارید در چادر صدف گونهام جای گرفتهام.
موضوعات مرتبط: برچسبها: پیام زن بی حجاب
زن بیحجاب با طرز پوشش و سخن، ناز و عشوههای خود، ناخودآگاه میگوید: من به ظاهر مسلمانم، اما در عمل، خیر؛ و به خدا و قیامت چندان اعتقادی ندارم و ظاهرم، گواه روشنی از باطنم است. خداوند علیم میفرماید : « قُلْ کُلُّ یَعْمَلْ عَلی شاکِلَتِهِ فَرَبِّکُمْ اَعْلَمَ بِمَنْ اَهْدی سَبیلاً » ای پیامبر ، بگو هر کس برطبق روش و باطن خود عمل کند. پس پرودگار شما آنان را که راهشان نیکوتر است ، بهتر میشناسد. به قول شاعر : از کوزه همان برون تراود که در اوست. این قبیل زنان با حرکات تحریک آمیز خود اظهار میکنند که شوهر ، پدر و برادرشان نسبت به ناموس ، غیرت و مردانگی از خود نشان نمیدهند، زیرا اگر غیرتی بودند اجازه نمیدادند آنها این گونه پا به محیط بیرون از خانه بگذارند.
پیام این زنان آن است که من گلی خوشبو هستم که با آرایش و ناز و کرشمه همه از بویم استشمام میکنند و من با صرف وقت برای آرایش و زیباسازی خود میخواهم دلهای مردان هرزه را متوجّه خود سازم. و با این کار، مورد نظر آنها قرار گیرم و شهرتی به دست آورم و کمبودهایی که در وجودم هست جبران کنم. زیرا میبینم بعضی از انسانها مورد احترامند و از مقام و شخصیت بالایی برخوردار هستند؛ اما من هم به ناچار میخواهم با ناز و عشوه و حرکات شهوت انگیز مورد احترام قرار گیرم؛ ولی افسوس در همان لحظهای که مرد هرزهای نگاهم میکند در خود احساس شخصیت و غرور کاذب میکنم ولی بعد دچار اضطراب و سردرگمی میشوم و تمام آن کمبودها و عقدهها در وجودم نه تنها کم نمیشود بلکه شدّت مییابد. اگر نتوانستم کسی را شکار کنم یا در اثر تقوا و غیرت، جوانی نگاهم نکرد برایم ناراحت کننده است به طوری که میخواهم از درون فریاد برآورم. خانم ساچیکو موراتا که ژاپنی است میگوید: « لطف زن به محجبه بودن اوست. اصولاً طبع هر انسانی طالب کشف تنوعهاست. وقتی زنان به شکل امروز مکشوفه باشند چیزی برای توجه مردان باقی نمیگذارند. هر چیز با اهمیتی چندین بار رویاروی قرار گیرد اهمیت خود را از دست میدهد. »
موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها: نحمده و نصلی علی رسوله الکریم از آن جایی که جامعه بشریت جهت عمران وآبادی جهان آفریده شده است و وظیفه خلافت فی الارض به دوش او گذاشته تا عدالت اجتماعی در روی زمین پیاده گردد وبرقراری وابسته به اجتماع است که زن ومرد با هم در رشد اجتماع نقش به سزایی دارند اما اختلاط وبی بند وباری آن ها به جای این که عدالت و مساوات را برقرار نماید منجر به فتنه وفساد می شود در قرون متمادی قبل از اسلام وبعد از آن در ملل غیر مسلمان نسبت به زن به صورت افراط و تفریط ظلم وتعدی به کار رفت و تنها دین مبین اسلام آن آیین آسمانی است که هر یکی از مرد و زن را به مقام ویژه خود نشاند و امور مختص به هر یکی را به خود او واگذار نمود و در عصر حاضر که دم از حقوق بشر زده می شود و به بهانه اینکه زن در گذشته از حقوقش محروم مانده یک رویه بی بند وباری به نام آزادی در جهان حکم فرماست که زن را از مقام والای عفت و پاکدامنی به بازار بی عفتی کشانده است واز عزت و شرافت ستر و حجاب او را لخت وعریان عرضه جوانان ناباب در آورده است نیاز داشت که مقام والایش به او نشان داده شود وشرط ستر وحجاب به او معرفی شود تا که او شخصیت خویش را بشناسد و متوجه باشد که شکارچیان بی عفت به بهانه دوستی روش دشمنی با او به کار نبرند. برادر برومند وعزیزم جناب مولانا عبدالصمد غیاثی آستین جد وکوشش را بالا زده وارد میدان شده مسئله پرده و حجاب اسلامی را از روی تعالیم عالیه قرآن وسنت مورد بحث وبررسی قرار داده خواهران عزیز را به مقام والایشان راهنمایی فرموده است . بنده مواردی چند از رسالله فوق را مطالعه نمودم که به طور مشت نمونه خروار می توان گفت کتاب بسیار مفیدی است که هر مرد وزن با مطالعه آ ن می تواند از این حکم شرعی اطلاع یافته بر آن عامل قرار گیرد خداوند متعال به فضل وکرم خویش به برادر موصوف در قبال زحمات گرانمایه اش پاداش خیر عنایت فرموده خوانندگان و مستفیدین از این رساله را فرصت و توفیق حداکثر استفاده را بدهد و به برادر محترم جهت اقدام چنین کارهای مفید اجتماعی موفقیت بیشتر عنایت بفرماید. و ما ذلک علی الله بعزیز.
موضوعات مرتبط: برچسبها: ۱.زن بمانند غنچه ی گلی است كه تا زمانی كه برگهای سبز آنرا احاطه كرده، كسی به آن تعرضی ندارد ولی همین كه برگهای سبز به كناری رفت و قرمزی گل مشخص شد، كودكان، هوس چیدن آنرا در سر می پرورانند
خداوند حجاب را به منظور حفظ عفت و شرف زن قرار داد و برای اینکه نشانه ای بر ایمان و عقیده ی او باشد، براو واجب نمود. خداوند حجاب را به منظور حفظ عفت و شرف زن قرار داد و برای اینکه نشانه ای بر ایمان و عقیده ی او باشد، براو واجب نمود.
- چرا برخی از زنان جوان از رعایت حجاب امتناع می ورزند؟ خداوند حجاب را به منظور حفظ عفت و شرف زن قرار داد و برای اینکه نشانه ای بر ایمان و عقیده ی او باشد، براو واجب نمود. لذا جامعه ای که از منهج خداوند دوری میکند و از راه راست چشم پوشی مینماید، جامعهای بیمار است که به علاج و درمانی نیاز دارد که آن را به سوی شفا و سعادت راهنمایی کند. یکی از اشکال دردآور در جامعه امروزی پدیدهی خود آرایی زنان جوان است، متأسفانه با وجود لباسهای اسلامی این پدیده یکی از نشانه های جوامع اسلامی ما نیز گردیده است، لذا اسبابی که موجب این انحراف شدهاند را بررسی خواهیم کرد؟ این سؤال را – که چرا زنان جوان از رعایت حجاب امتناع می ورزند؟ از گروههای زیادی پرسیدیم، نتیجه تحقیقاتی که در این مورد انجام شد و بهانههایی که آنها ارائه میدادند، ده عذر و بهانهی اساسی بود، اما هنگامی که آن عذر و بهانهها را بررسی نماییم به این نتیجه خواهیم رسید که همه بهانههای بیحد واهی و بی اساس هستند. - بهانه اوّل اولی گفت: من هنوز قانع نشده ام که حجاب واجب باشد. (با علم به اینکه این سخن شرک است). ما از او دو سؤال میپرسیم: > سؤال اوّل: آیا او به صحت دین اسلام اعتقاد دارد؟ جواب آن طبیعتاً مثبت است، او لا اِلهَ اِلاَّ الله میگوید و این نشانهی اعتقاد وی به یگانگی خداوند است، و میگوید: مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله، و این یعنی به شریعت اسلام ایمان دارم، پس او به اسلام به عنوان عقیده، شریعت و راه و روش زندگی اعتقاد دارد. > سؤال دوّم: آیا حجاب جزو شریعت اسلام و واجبات آن میباشد؟ اگر این خواهر نیتش را خالص بگرداند و همانند کسی که به دنبال حقیقت است، در این قضیه تحقیق نماید به تأکید خواهد گفت: بله. پس (ای خواهر مسلمانم) آن خدایی که به الوهیت او ایمان آوردهای در کتاب عزیزش به رعایت حجاب دستور میدهد، پیامبر بزرگواری که به رسالتش ایمان داری در سنتش به رعایت حجاب دستور میدهد. - بهانه دوّم: دومی میگوید: من به واجب بودن پوشش شرعی قناعت حاصل نموده ام؛ اما مادرم مرا از پوشیدن آن باز میدارد و هرگاه از فرمان او سرپیچی کنم به دوزخ خواهم رفت. گرامیترین بنده ی خدا حضرت رسول صَلَّیاللهُ عَلَیهِ و سَلَّمَ در سخنی کوتاه و حکمت آمیز در جواب این بهانه میفرماید: &#۰۳۹;لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق&#۰۳۹; فرمانبرداری از مخلوق در صورتی که نافرمانی خالق در آن باشد جایز نیست. جایگاه والدین در اسلام بخصوص مادر مهم و ارزشمند است بلکه خداوند در آیات زیادی از قرآن آن را با بزرگترین امور یعنی عبادت ویکتاپرستی قرین نموده است؛ چنانکه خداوند میفرماید: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً» [النساء:۳۶]. (تنها) خدا را عبادت کنید و (بس. و هیچ کس و) هیچ چیزی را شریک او مکنید. و نیکی کنید به پدر و مادر . در هیچ صورت نافرمانی از والدین جایز نمیباشد مگر اینکه به نافرمانی پروردگار دستور دهند؛ زیرا خداوند میفرمای: «وَإِنْ جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا» (لقمان:۱۵) هرگاه آن دو، تلاش و کوشش کنند که چیزی را شریک من قرار دهی که کمترین آگاهی از بودن آن و (کوچکترین دلیل بر اثبات آن) سراغ نداری، از ایشان فرمانبرداری مکن. اما اطاعت نکردن از آنان در معصیت، مانع نیکی کردن با آنان نیست. خداوند میفرماید: «وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفاً» (لقمان: ۱۵). با ایشان در دنیا به طرز شایسته و به گونه بایسته ای رفتار کن. - بهانه سوم میگویند: هوا گرم است و ما نمیتوانیم بدون پوشش گرمای شدید هوا را تحمل کنیم، پس چگونه با رعایت حجاب بتوانیم آن را تحمل کنیم؟ خداوند در باره اینها میفرماید: «قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّاً لَوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ» بگو: اگر دانا بودند می فهمیدند که آتش دوزخ بسیار گرمتر و سوزانتر (از گرمای تابستان و از همه آتشهای جهان) است. (توبه: ۸۱) ای خواهر گرامی! چگونه و با چه دلیلی گرمای این دنیا را با آتش سوزان دوزخ مقایسه میکنی؟! یقین بدان که شیطان با یکی از تلههای خیالیاش تو را گول زده و به شکار خود در آورده است تا اینکه تو را از گرمای دنیا به سوی آتش دوزخ بکشاند، پس بیدار شو و خودت را از تلهاش نجات ده، و این گرمای آفتاب را برای خودت نعمت بدان نه عذاب، چرا که گرمای شدید آفتاب در فصل گرما تو را به فکر عذاب دردناک آخرت میاندازد، روزی که این گرما چندین برابر میگردد و کسی توان تحمل آن را نخواهد داشت. - بهانه چهارم میترسم اگر حجاب را رعایت کنم، باری دیگر آن را کنار بگذارم، چرا که زنان زیادی را دیده ام که بعد زمانی طولانی که حجاب را رعایت کرده، آن را کنار گذاشتهاند!!. به چنین زنانی میگویم: اگر مردم نظریه ای مانند نظریه تو را میداشتند، آنگاه دین را رها میکردند و کسی به دنبال دین نمیرفت، نماز نمیخواندند چرا که برخیها میترسیدند آن را ترک کنند. روزه نمیگرفتند، زیرا بسیاری میترسند که در شرایطی آن را ترک کنند، آیا متوجه شدی که شیطان چگونه از راهی دیگر به دنبالت آمده و برایت تله گذاشت و تو را از واجباتت باز داشت؟!! پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: أَحَبُّ العَمَلِ إلیَ اللهِ أَدوَمُهُ وإن قَلَّ بهترین عمل در نظر خداوند آن است که دوام بیشتر داشته باشد هر چند که اندک هم باشد. پس چرا به دنبال دلایلی که سبب ترک حجاب توسط چنین زنانی شده است، نگشتهای تا اینکه از آن اسباب اجتناب کرده و به دنبال راه حلی مناسب بگردی؟ - بهانه پنجم زنی پنجمی میگوید: میترسم اگر خود را ملزم به لباس شرعی نمایم، نام جماعت و گروهی خاص بر من بیفتد و من دوست ندارم که وابسته به هیچ حزبی باشم. خواهر گرامی! در اسلام تنها دو حزب وجود دارید که خداوند در قرآن کریم از آن دو سخن گفته است: نخست حزبُ الله؛ حزب الله گروهی هستند که خداوند آنان را به وسیله انجام عبادتها و اجتناب از منهیات یاری میدهد. دوّم حزب الشیطان؛ حزب الشیطان گروهی هستند که خداوند را نافرمانی میکنند و در زمین به فتنه وفساد میپردازند. و تو هنگامی که خویشتن را ملزم به آداب اسلامی از جمله لباس شرعی مینمایی، جزو حزب پیروز و رستگار خداوند میگردی، اما هنگامی که خودنمایی و تبرج مینمایی، مرکب شیطان گشته و جزو دوستان او شده و در صف منافقین و کفار قرار میگیری. و آنان چه اندازه دوستان بدی هستند! - بهانه ششم این است سخن زن ششم: چه میگوید؟ میگوید: به من میگویند: هرگاه لباس شرعی پوشیده و حجاب را رعایت کنم، نمیتوانم ازدواج کنم، پس حجاب را کناز میگذارم تا بتوانم ازدواج کنم! خواهر گرامی! بیگمان شوهری که دوست داشته باشد تو را بی بندو بار، آرایش کرده و در برابر خداوند نافرمان ببیند، آن شوهر برایت شایسته نیست، شوهری که در برابر انجام حرامها غیرت و ایمانش به جوش نیاید، در برابر تو هم هیچگونه غیرتی نخواهد داشت و تو را برای رفتن به بهشت و نجات از دوزخ یاری نخواهد نمود. بیگمان خانوادهای که اساس تشکیل آن، بر نافرمانی خداوند و خشمگین نمودن او پایه ریزی شود، خداوند حق دارد که شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت را بر آن بنویسد، چنان که خداوند میفرماید: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی . (طه: ۱۲۴ ) و هرکه از یاد من روی بگرداند، زندگی تنگ (و سخت و گرفته ای) خواهد داشت ؛ و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می آوریم. و گذشته از این، ازدواج نعمتی از نعمتهای خداوند است که به هرکه بخواهد میبخشد، چه بسیارند زنان با حجابی که ازدواج کردهاند و چه بسیارند زنان بی حجابی که هنوز [کسی به دنبالشان نیامده] و ازدواج نکردهاند. اگر بگویی: آرایش و بیحجابی من برای رسیدن به هدفی مقدس و گرامی است که ازدواج میباشد، میگویم هدف مقدس و گرامی هیچ وقت استفاده از وسیله ناشرعی را مباح نمیگرداند، پس اگر هدف مقدس و پاک باشد، باید وسیله نیز پاک و درست باشد، زیرا قاعدهای اسلامی است که میگوید: الوسائل لها حکم المقاصد وسایل دارای حکم اهداف میباشند. - بهانه هفتم: بهانهات چیست ای زن هفتمی؟ میگوید: میدانم که حجاب واجب است، اما هنگامی که خداوند مرا هدایت نمود، آن را رعایت خواهم نمود. از این خواهر میپرسیم: آیا گامهایی در مسیر به دست آوردن هدایت برداشته است تا اینکه به این هدایت دست یابد؟ میدانیم که خداوند با حکمت خویش برای هر چیزی سببی قرار داده است؛ از جمله بیمار دارو مصرف میکند تا شفا یابد، مسافر ماشین یا چارپا سوار میشود تا به مقصدش برسد، نمونهها زیادند، پس آیا این خواهر با جدیت تمام در مسیر به دست آوردن هدایت گام برداشته است؟ و اسبابش را به دست آورده است؟ برخی از این سببها عبارتند از: ۱) خالصانه درخواست هدایت نمودن از خداوند، همانگونه که خداوند ما را دستور میدهد که اینگونه از او بخواهیم: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ . پروردگارا ما را به راه راست راهنمائی فرما. ۲) همنشینی با زنان صالحه زیرا زنان صالحه بهترین یاری دهنده بر هدایت و استمرار بر آن میباشند تا اینکه خداوند او را هدایت کند و رشد و تقوی را به او الهام کند تا اینکه خویش را ملزم به انجام اوامر خداوند نماید و حجابی را که خداوند زنان ایماندار را به آن دستور داده است، رعایت نماید. ● بهانه هشتم سخن زن هشتمی چیست؟ میگوید: هنوز وقتش نیامده و من هنوز کوچک میباشم و بعد از اینکه بزرگ شدم و حج نمودم، حجاب را رعایت خواهم نمود. خواهر گرامی! فرشته مرگ، در دنیا میگردد پشت در منزلت ایستاده و منتظر فرمان خداوند میباشد تا اینکه در هر لحظه از لحظههای عمرت خداوند به او اجازه دهد، در را باز کند. خداوند میفرماید: فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلا یَسْتَقْدِمُونَ (اعراف: ۳۴ ) هر گروهی دارای مدّت زمانی (مشخّص و معلوم) است، و هنگامی که زمان (محدود) آنان به سر رسید، نه لحظه ای (از آن) تأخیر خواهند کرد و نه لحظه ای ( بر آن ) پیشی می گیرند. مرگ کوچک و بزرگ نمیشناسد، شاید مرگ به سراغت بیاید در حالی که در این گناه بزرگ قرار داری و با آرایش و خودنماییات داری با خداوند محاربه میکنی. - بهانه نهم: بهانه نهم میآید، گفت: امکان مادی ندارم تا لباسهایم را به لباس شرعی تبدیل کنم. و به این خواهر میگوییم: در راه به دست آوردن رضایت خداوند و برای رسیدن به بهشت، از دست دادن هر چیزگران قیمت و با ارزشی از جمله مال و نفس آسان است. - بهانه دهم: و در آخر دهمی میگوید: حجاب را رعایت نمیکنم تا اینکه به این فرمودهی خداوند عمل کرده باشم که میفرماید: وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ بلکه نعمتهای پروردگارت را بازگو کن. پس چگونه نعمتهایی را که خداوند به من بخشیده است، از جمله موهای نرم و زیباییام را پنهان کنم؟ چنین زنی به کتاب خداوند و فرامین او عمل میکند تا آنجا که با هواهای نفسانی او هماهنگی داشته و با فهم او مطابقت داشته باشد، اما هنگامی که مطابق میل و خواستهی او نباشد، آن را رها میکند، اگر اینگونه است پس چرا به این گفتهخداوند عمل نمیکند میفرماید: وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا و زینت خویش را ( همچون سر، سینه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردن بند، بازوبند) نمایان نسازند، مگر آن مقدار (از جمال خلقت، همچون چهره و پنجه دستها) و آن چیزها (از زینت آلات، همچون لباس و انگشتری و سرمه و خضاب) که (طبیعةً) پیدا می گردد. [نور: ۳۱] . و چرا به این گفتهی خداوند عمل نمیکند که میفرماید: یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ رداهای خود را جمع وجور بر خویش فرو افکنند. [احزاب: ۵۹]. بی گمان بزرگترین نعمتی که خداوند به ما داده است، نعمت ایمان و هدایت است. پس چرا بزرگترین نعمتهایی را که خداوند به تو ارازنی داشته است، که از جملهی این نعمتها حجاب شرعی میباشد، باز گو نمیکنی؟ موضوعات مرتبط: برچسبها: به دو نمونه از زنان اجتماع توجه فرمائيد ارزش آنان را بسنجيد و بگوئيد كداميك برترند.
موضوعات مرتبط: برچسبها:
مردم ما چادر را انتخاب كرده اند. البته ما هيچ وقت نگفتيم كه «حتماً چادر باشد، و غيرچادر نباشد.» گفتيم كه «چادر بهتر از حجابهاى ديگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ كنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پيش از آنكه يك حجاب اسلامى باشد، يك حجاب ايرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست.
موضوعات مرتبط: برچسبها: در ابتدا نکاتي را يادآور ميشويم: 1- در حجاب مانند بسياري از تکاليف ديگر، حد واجب و مستحب وجود دارد. حد واجب آن پوشاندن اعضاي بدن غير از وجه و کفين (دستها تا مچ و گردي صورت) است. علاوه بر اين پوشش بايد به گونهاي باشد که پستي و بلنديهاي بدن را نمايان نسازد و موجب جلب نظر و تحريک نگردد. به طور کلي فلسفه حجاب نوعي اعلام و هشدار دورباش در برابر نامحرم است، تا بدينوسيله حرمت زن و عفت و سلامت معنوي جامعه تضمين شود. ازاينرو هر چه پوشش زن متينتر و با وقار بيشتر باشد بهتر است. با توجه به اين مسأله روشن ميشود که حجاب برتر هم در حد پوشش و هم کيفيت آن و هم از نظر رنگ مهم است. افزون بر آن وقار رفتاري زن نيز در اين رابطه بسيار مؤثر و مفيد است. اکنون به خوبي روشن است که چادر زن با طريق پوشش متين و به ويژه با رنگ مشکي و سلوک موقرانه زن قويترين اعلام دورباش و تأمينکننده حقيقي فلسفه حجاب ميباشد. حد مستحب آن هر شکلي است که اين پوشش به سبک متينتر و سنگينتري رعايت گردد.
یکی از آشناهامون تعریف می کرد: دوستم داشت فیلم یکی از عروسی های فامیلوشونو بهم نشون می داد، رسید به یه جاهایی که خودش داشت بین مردای فامیل می رقصید. تو دلم گفتم ایشالا همه به هم محرمن دیگه! احتمالاً خانواده ی بزرگی دارن ، همه با هم خواهر برادرن. دیویست – سیصد تا خواهر برادر که چیزی نیست! بهش گفتم تو که داری بین مردا می رقصی ، این روسری چیه روی سرت انداختی؟ گفت: آخه ساسان نمی ذاره من بی حجاب باشم جلوی مردای فامیل. گفتم: به به! این آقا ساسان، اسطوره ی غیرت کی هستن اونوقت؟ گفت: دوست پسرمه دیگه!...
حالا من با این داداشمون یه حرف دارم، اونم اینکه: دمت گرم! هر کی هرچی فحش و متلک بارت کرد ، غلط کرد! من حسابی طرفتم! واقعاً کارت درسته! یه موی تو می ارزه به صدتای این ژیگولایی که یه شبه همه چیزو یادشون میره! باز به معرفتت که همین قدر غیرتو واست نگه داشته و مثل اونایی که یهو ناموس و زن و مرد و محرم – نامحرمو بالا می کشن و بی غیرتی قی می کنن نشدی! بازم دمت گرم! در ضمن، بدخواه مدخواه هم داشتی سه سوت داداشتو خبر کن، جنگی خراب می شم رو سرش! عکس بده، جنازه تحویل بگیر! موضوعات مرتبط: برچسبها:
یا ابا محمد یا حسن بن علی ایها الزکی العسکری یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله شهادت مظلومانه ، یازدهمین سپهر آسمان ولایت به محضر با کفایت فرزند برومندش حضرت صاحب الزمان و هم چنین بر عالم تشیع خاصه مقام عظمای ولایت تسلیت و تعزیت.
ا ز سخنان گهربار آن امام همام است که فرمودند: ـ قالَ عليه السلام : ( لاتُمارِ فَيَذْهَبُ بَهاؤُكَ وَ لاتُمازِحْ فَيُجْتَرى عَلَيْكَ
موضوعات مرتبط: برچسبها: در اسلام آنچه در عرصه ى فعاليت هاى اجتماعى بانوان ممنوع شده، اصل حضور در اجتماع نيست؛ بلكه خودنمايى و بى مبالاتى در حفظ حجاب و عفاف است. فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض؛ [ احزاب (33): 32 و 33. ] پس به گونه اى هوس انگيز سخن مگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند.... اين آيه نمى فرمايد با مردان يا در محل حضور ايشان هرگز صحبت نكنيد؛ بلكه به اين ارزش اخلاقى اشاره دارد كه هنگام صحبت با نامحرمان، عادى و ساده سخن بگوييد و با نرمى و عشوه گرى با آنان سخن مگوييد تا مبادا آنان كه مرضى در دل دارند،به طمع افتند. در خانه هايتان قرار و آرام گيريد (و بى حاجت و ضرورت از منزل بيرون نرويد) و مانند دوره ى جاهليت پيشين، خودآرايى مكنيد.... اگر براى حضور شما در اجتماع، وجه عقلايى وجود دارد، بايد با رعايت حجاب و عفاف و به دور از خودآرايى و خودنمايى وارد جامعه شويد. موضوعات مرتبط: برچسبها: حجاب چیست؟ حجاب نوعی پوشش است در زبان عربی، حجاب به معنی پوشش و وسیله ای برای پوشاندن تعریف شده است. استاد مطهری در کتاب خود، کلمه حجاب را هم به معنی پوشیدن و هم به معنی پرده و حاجب می داند. قدمت حجاب میل به پوشش جزئی از طبیعت انسان و یک کشش درونی است که قدمت آن به داستان خلقت آدم و حوا بر می گردد. در قرآن کریم در سوره اعراف ( آیه ۲۲) آمده است:« و به این ترتیب (شیطان) آنها را با فریب ( از مقامشان) فرود آورد و هنگامی که از آن درخت چشیدند اندامشان (عورتشان) برای آنها آشکار شد و شروع کردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتی بر یکدیگر تا آنرا بپوشانند.»
|
|
زنان بطور تجربی دریافتند که دست و دل بازی (بی بند و باری ) مایه طعن و تحقیر است آنها فهمیدند که آنچه بجوئیم و نیابیم عزیز و گرانبهاست.» زن براساس یک الهام فطری و برای حفظ مقام و موقعیت خود، از همان آغاز خلقت تلاش کرده است که خود را از دسترس مردان دور نگاه دارد. حجب و حیا که یکی از ویژگیهای طبیعی زن است، به نوعی تدبیر آفرینش برای صیانت گوهر درونی زن و حفظ مقام و موقعیت او دربرابر مرد بوده است زن هر اندازه پاکدامن و با وقار باشد و اندام خود را درمعرض دید دیگران قرار ندهد، بر احترامش افزوده می شود. عفاف و پاکدامنی ابزاری است که همواره زن برای حفظ موقعیت و ارزش خود در برابر مرد به کار بسته است. «زنان بطور تجربی دریافتند که دست و دل بازی (بی بند و باری ) مایه طعن و تحقیر است آنها فهمیدند که آنچه بجوئیم و نیابیم عزیز و گرانبهاست.»
موضوعات مرتبط: برچسبها: پوشش زن در اديان الهی
پوشش و عفاف از آن جهت كه يك امر فطري است و براي حيات اجتماعي انسان ضرورت دارد، در اديان و مذاهب الاهي داراي جايگاه خاصي است. تمام اديان آسماني، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمردهاند و جامعه بشري را به سوي آن فراخواندهاند؛ زيرا حيا و لزوم پوشش به طور طبيعي در نهاد زنان به وديعت نهاده شده و احكام و دستورهاي اديان الاهي هماهنگ و همسو با فطرت انساني تشريع شده است. ادامه متن در ائامه مطلب0....... موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب |
|||||||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |